عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 138
نویسنده : فائزه
همه باید کار کنند. تقریب زده می شود که افراد به طور متوسط در حدود 40 تا 50 درصد از زمان زندگی خود را صرف کار کردن می کنند. در این میان 4/1 این افراد همواره در این فکر هستند که چگونه می توانند درآمد خود را افزایش دهند.

همیشه در این مورد چیزهایی می شنویم: "هزینه های زندگی در حال افزایش هستند، هزینه حمل و نقل افزایش پیدا می کند، مالیات ها زیاد می شوند اما درآمد ها همچنان ثابت باقی می مانند." بعد از خودم می پرسم "چرا؟" درآمد شما حتماً باید افزایش پیدا کند، اگر این اتفاق نمی افتد پس حتماً نمی دانید که برای افزایش آن باید چه کاری انجام دهید."

البته سوء تفاهم ایجاد نشود. کار خوب و سخت کوشی، همیشه موفقیت را با خود به همراه می آورد، اما اگر بخواهید هر روز فقط کار کنید و امیدوار باشید که حقوقتان افزایش پیدا کند، شاید هیچ وقت چنین اتفاقی در زندگی برایتان رخ ندهد. چیزی که شما به آن احتیاج دارید، سخت کوشی و کار زیاد است. باید قدری زرنگی هم داشته باشید. خوشبختانه این مورد کاملاً اکتسابی است و اگر کمی تمایل داشته باشید به راحتی می توانید آنرا یاد بگیرید.

پیش از هر کاری ابتدا باید اهداف خود را روشن کنید و ببینید به کجا می خواهید بروید. هر کاری که انجام می دهید به تصمیمی که اتخاذ می کنید بستگی دارد و این امر از اهمیت شایان ذکری برخوردار می باشد. بیشتر افراد به درستی نمی دانند که قصد دارند به کدام سمت شغلی دست پیدا کنند، چه کاری می خواهند انجام دهند، چه کسی بشوند، آنها ارتباط تنگاتنگی با سمت فعلی شغلی خود برقرار نکرده اند و به همین دلیل نمی توانند تصویر روشنی از آینده شغلی شان در ذهن داشته باشند.

درست مانند این است که بی هدف دور و اطراف شهر بگردید، بدون مقصد به هیچ کجا نمی رسید.

دانش تخصصی – آیا می دانید یک متخصص در هر زمینه تا چه اندازه درآمد کسب می کند؟ از یک جراح، فوتبالیست حرفه ای، خواننده و حتی تاجر بپرسید؛ هر کسی که بتوان نام "متخصص" بر روی او گذاشت، حقوقی دریافت می کند که اگر بدانید مختان سوت می کشد، اما به راستی آنها چگونه تبدیل به یک "متخصص" شده اند؟

به نظر من آنها به صورت ناخودآگاه در این طبقه قرار نگرفته اند، بلکه خودشان خواسته اند تا امروز به چنین مرحله ای رسیده اند. جراح به این دلیل جراح شده که سال ها زحمت کشیده و درس خوانده و هنر جراحی را آموزش دیده. یک بازرگان حرفه ای نیز پیش نیازهای تجارت را فرا گرفته. به هر حال قصد من از مطرح کردن تمام این نمونه ها این است که به شما بگویم باید در مهارتی که دارید تخصص پیدا کنید و به مرور زمان توانایی های خود رادر آن مقطع خاص ارتقا بخشید.

کلاس های آموزش نام نویسی کنید و شروع کنید به کسب تخصص در مهارت های خود.

حرفه ای عمل کنید- در قبال کاری که انجام می دهید احساس مسئولیت کنید. به شغل خود تعهد داشته باشید. در محل کار از تلفن های غیر ضروری اجتناب کنید. زمانیکه از شما تقاضا می شود تا کاری را پیگیری کنید آنرا به دقت انجام دهید. وقتی به شما کاری محول می شود، آنرا به اتمام برسانید. حرفه ای ها فرق میان ساعات کاری و تفریح را به خوبی درک می کنند و هیچ گاه این دو مقوله را با یکدیگر ترکیب نمی کنند.

نگرش مثبت – این مورد یکی از خصوصیات کلیدی در تمام افراد موفق است. شما باید نگرش صحیحی را برای خود برگزینید. منظور از نگرش صحیح آن است که وقتی اوضاع به هم می ریزد به جای اینکه شروع کنید به سرزنش کردن، راه حلی برای آن پیدا کنید. همچنین در حین کار کردن باید همیشه لبخند بر لب داشته باشید و به تعهدات خود عمل کنید.

گرایش مثبت ذهنی شاید نتواند کلیه مشکلات شما را در محیط کار حل کند، اما در مقایسه با نگرش منفی به شما انرژی بیشتری می دهد و شانس موفقیتان را افزایش می دهد.

ارتقای فردی – علاوه بر کسب تخصص، ارتقای توانایی فردی نیز از مقوله های دیگری است که قابل بحث می باشد. ارتقای شخصی از "مهارت های ظریف" تشکلی شده است، مانند: توانایی مدیریت زمان، ارتقای شخصیت فردی، مهارت های ارتباطی، پیراستگی، و توانایی رهبری و هدایت.

آیا تا کنون متوجه شده اید که یکی از مشکلات اساسی بیشتر افراد نداشتن وقت کافی است؟ چرا در یک کلاس مدیریت زمان شرکت نکنیم و یا یک کتاب در این مورد نخوانیم؟ رهبری و مدیریت نیز یکی از مهارت های ضروری دیگر به شمار می رود. اگر شخصی به درستی بداند که چگونه می تواند کنترل و اداره امور را به دست بگیرد، بی شک فاصله چندانی با موفقیت نخواهد داشت. مهارت های برقراری ارتباط نیز از شهرت کمتری نسبت به دو مورد بالا برخوردار نیستند. چگونه مسئله افزایش حقوق را عنوان می کنید؟ چگونه می توانید از کسی تقاضا کنید که کاری را با خواست خودش برای شما انجام دهد؟ بر اساس تحقیقاتی که چند سال پیش انجام شده، محققان به این نتیجه دست پیدا کردند که افراد موفق همیشه باهوش ترین ها و دانشمند ترین ها نیستند، بلکه کسانی هستند که نحوه برقراری ارتباط با دیگران را به درستی میدانند.

جایگزین نشدنی – هیچ کس را نمی توان پیدا کرد که غیر قابل جایگزینی باشد، اما حداقل کاری که می توانید انجام دهید این است که جایگزینی خود را مشکل کنید. اگر شما فردی باشید که به سختی بتوانند برایتان جایگزین پیدا کنند، کارفرمای شما برای اینکه شما را در کنار خود نگه دارد، حقوقتان را افزایش داده و سمت بهتری به شما میدهد.

اغلب شرکت ها به دنبال افراد با استعداد می گردند. هر چقدر استعداد بالاتری در نتیجه گرفتن داشته باشید، شانس گرفتن ترفیع رتبه نیز افزایش پیدا می کند. به عنوان مثال یک فروشنده بااستعداد را در نظر بگیرید. آیا فکر نمی کنید که اگر بتواند میزان فروش را دائماً بالا نگه دارد، حاضرید حقوق بیشتری به او بدهید؟ آیا دلتان نمی خواهد او را در کنار خود نگه دارید تا بتواند فروشنده های دیگر را نیز آموزش دهد؟

برای اینکه بتوانید کاری کنید که جایگزی انتخاب کردن برای شما کار دشواری شود، باید این کارها را انجام دهید: در مورد کارتان چیزهایی بیشتر از آنچه از شما خواسته شده بدانید و کار را نسبت به سایر همکارانتان بهتر انجام دهید.

ابتکار عمل – اغلب افرادی که من می شناسم معمولاً تمایلی به انجام امور خلاقانه و ابتکاری ندارند. آنها به جای اینکه به صورت ابتکاری دست به انجام کاری بزنند بیشتر منتظر می مانند تا کسی به آنها بگوید چه کاری را باید انجام دهند.

برخی از انسان ها نیز اصلاً یادشان می رود که می توانند یک چنین کاری را انجام دهند. انجام کارهای ابتکاری شما را در جایی قرار می دهد که مقامات بالا به راحتی می توانند شما را مشاهده کنند. به عنوان مثال من پوشه ای درست کردم که مقالاتی را در آن جای دادم که بعد ها بتوان در روزنامه از آنها استفاده کرد . معمولاً موضوعات جالب را از روزنامه ها و مجلات دیگر جمع آوری می کردم، آنها را در یک بولتن دسته بندی می کردم و تا یک هفته بعد همه آنها را در پوشه اختصاصی خود دسته بندی مینمودم. کسی به من نگفته بود که این کار را انجام دهم، اما خودم به این نتیجه رسیدم که مقالات روزنامه می توانند منبع مناسبی برای آموزش موارد مختلف باشند. مدت زمان زیادی طول نکشید که سرپرست من متوجه شد چه کاری انجام می دهم و نتیجه آن این شد که الآن جایی کار می کنم که همیشه دوست داشتم: دفتر روزنامه.

دنبال نکات ابتکاری بگردید که به نحوی باعث پیشرفت کل شرکت می شوند و آنها را انجام دهید. چیزی نخواهد گذشت که به شما مسئولیت هایی داده می شود که در ازای آنها می توانید درآمد بالاتری کسب کنید.

ارتباط با افراد خوب – من همیشه از این داستان خوشم می آمد: روزی مردی برای خرید چهارپا به بازار می رود. از یکی از چهارپاها خوشش می آید و با صاحب حیوان توافق می کند که برای اینکه بررسی دقیق تری روی حیوان داشته باشد او را با خودش به طور آزمایشی به خانه ببرد. زمانیکه به خانه می رسند او را به استبل در کنار سایر خرها می برد. خر نگاهی به دور و اطراف خود می کند و بدون هیچ تعللی به کنار تنبل ترین و شکمو ترین خر می رود. زمانیکه خریدار با یک چنین صحنه ای مواجه می شود او را بیرون برده و به صاحبش تحویل می دهد. صاحب خر تعجب میکند و نمی داند که چرا اینقدر زود بازگشته: "چرا؟ آیا به این سرعت خر را امتحان کردی؟" مرد در پاسخ به او می گوید: "دیگر لازم به امتحان کردن نیست، از همنشینی که برای خود انتخاب کرد معلوم است!"

سعی کنید اطراف خود را از افراد شاخص پر کنید، بیشتر تغییراتی که در زندگی شما اتفاق می افتد بستگی به دوستانی دارد که در اطرافتان هستند. سعی کیند همیشه درست انتخاب کنید زیرا وقتی که انتخاب کردید زندگی شما بسته به آن انتخاب شکل می گیرد.

لبخند بزنید – این کار را باید با یک نگرش مثبت انجام دهید. اگر به بیشتر فروشنده های موفق نگاه کنید، می بینید که همه آنها همیشه لبخند بر لب دارند. البته این خصوصیت اخلاقی تنها به فروشنده ها محدود نمی شود بلکه به کلیه حرف تعمیم داده می شود.

حتی یک اپراتور هم زمانیکه با تلفن صحبت می کند می تواند به شخصی که آنطرف خط است، لبخند بزند و تمام سعی خود را بکند تا اطلاعات مورد نیاز را در اختیار آنها قرار دهد. باید فایل را طوری طبقه بندی کند که هم مرتب باشد و هم به آسانی قابل دسترسی باشند.

در هر حرفه ای که قرار دارید بهتر است یاد بگیرید که چگونه می توانید کارها سریع تر، بهتر و با یک لبخند بر روی لب هایتان انجام دهید.

اغلب افراد نمی دانند که این خودشان هستند که فیش حقوقیشان را می نویسند. بله البته کسانی هستند که زیر آنرا امضا کنند، اما آنها نیستند که میزان آنرا تعیین میکنند.

یک یا دو مورد از موارد بالا را انتخاب کنید و سعی کنید آنرا به طور مداوم انجام دهید. به نتایج بدست آمده دقت کنید آنقدر آنرا انجام دهید تا جزئی از خصوصیات فردیتان شود. فقط زمانیکه جزئی از شما بشود، می توانید از آن سود ببرید.


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 136
نویسنده : فائزه
موتور جستجوي "گوگل" به قابليت جستجوي همزمان انواع مختلف اطلاعات نظير صفحات اينترنتي، عكس، ويدئو و كتاب مجهز شد. بر اساس فناوري جديد موتور جستجوي "گوگل" از اين پس براي برخي كليد واژه‌هاي درخواستي كاربران، به جاي ارائه تنها فهرستي از وب سايت ها، ويدئوهاي مربوط به اين كليد واژه‌ها را نيز در لابه‌لاي نتايج جستجو ارائه مي‌كند و به علاوه در پايين صفحه مربوط به نتايج جستجوها، لينك هايي ارائه مي‌شود كه كاربران با كليك كردن روي آنها مي‌توانند علاوه بر وب سايت هاي مربوط به آن كليد واژه، به اطلاعات بيشتري در زمينه آنها نظير كتاب‌هاي مرتبط، عكس‌ها و نيز اطلاعات محلي دست پيدا كنند. البته مسئولان "گوگل" اعلام كرده‌اند فناوري امكان جستجوي همه نوع اطلاعات در موتور جستجوي "گوگل" به يكباره تكميل و راه اندازي نخواهد شد و كاربران هم اكنون تنها براي برخي كليد واژه‌ها مي‌توانند به اطلاعات متنوع از قبيل فهرست سايت‌هاي مرتبط، عكس‌ها، ويدئوها، كتابها و اطلاعات محلي مرتبط دست پيدا كنند. گوگل اعلام كرده است تكميل اين فناوري به حدود دو سال زمان نياز دارد و به علاوه اين شركت براي تكميل فناوري ياد شده نيازمند ارتقاي زيرساخت‌هاي سخت افزاري خود خواهد بود. شركت "گوگل" سال گذشته نزديك به دو ميليارد دلار براي ارتقاي زيرساخت‌هاي سخت‌افزارهاي مورد استفاده در موتور جستجوي خود و نيز خريداري وب سايت ويدئويي مشهور "يوتيوب" هزينه كرد و پيش بيني مي‌شود در سال جاري حتي بيش از سال قبل براي تاسيس مراكز داده (ديتا سنتر) جديد سرمايه‌گذاري كند. موتور جستجوي "گوگل" سالهاست امكان جستجوي اطلاعاتي نظير عكس‌ها، ويدئوها، كتاب‌ها و اطلاعات محلي را براي كليد واژه‌هاي كاربران فراهم مي‌كند اما پيش از اين كاربران مجبور بودند براي جستجوي هر گروه از اين اطلاعات، در موتور جستجوي "گوگل" روي گزينه مثلا عكس و يا ويدئو كليك كنند تا به عكس‌ها و يا ويدئوهاي مرتبط دست يابند اما هم اكنون امكان دستيابي همزمان به انواع مختلف اطلاعات مرتبط با كليدواژه‌ها در موتور جستجوي "گوگل" فراهم شده است. كارشناسان عقيده دارند معرفي فناوري جديد مي‌تواند حتي سبب افزايش فاصله "گوگل" با رقبا‌يي نظير "ياهو" و "مايكروسافت" در زمينه تعداد كاربران موتورهاي جستجوي اينترنتي اين شركت‌ها شود. به علاوه گنجاندن مواردي نظير تصاوير ويدئويي در لابه لاي نتايج جستجو براي هر كليدواژه، سبب مي‌شود كاربران زمان بيشتري را در وب سايت گوگل صرف كنند. هرچه زمان حضور كاربران در صفحات مربوط به موتور جستجوي اين شركت بيشتر باشد، احتمال كليك كردن آنها روي آگهي‌هاي تبليغاتي افزايش مي‌يابد و درنتيجه درآمد "گوگل" از جلب تبليغات اينترنتي بالاتر مي‌رود.
تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 137
نویسنده : فائزه
از راه هاي درمان غيردارويي بيماري ريفلاکس(ترش کردن غذا) مي توان به عواملي مانند تغيير در شيوه زندگي و عادات غذايي و عدم مصرف دارو به صورت خودسرانه اشاره کرد. غذاهاي چرب مصرف نگردد و وزن بدن در حد مطلوبي نگه داشته شود و در صورت چاق بودن، وزن اضافي را کاهش داد.

از مصرف سيگار خودداري شود و مصرف چاي و ترکيبات کافئين دار به حداقل برسد. پرهيز از مصرف مايعات در وعده هاي غذايي و خوردن وعده هاي غذايي کم حجم جهت درمان اين بيماري ضروري است.

مصرف مکرر وعده هاي غذايي و در حجم کم براي اين افراد توصيه مي شود. هم چنين اين بيماران نبايد حداقل 2 تا 3 ساعت بعد از خوردن غذا، اقدام به استراحت و دراز کشيدن نمايند. در ضمن هنگام خوابيدن بايد از بالش بلندي براي زير سر استفاده کنند.

درمان دارويي همراه با روش هاي غير دارويي بايد شروع شود. بيماران مي توانند از داروهاي متنوعي که توسط پزشک قابل تجويز است، استفاده کنند که از آن جمله مي توان به مصرف آنتي اسيدها و قرص هاي H2 بلاکر و ترکيبات PPI مانند  امپرازول اشاره کرد.

آيا بعد از درمان،امکان عود مجدد بيماري وجود دارد؟
بله، متأسفانه از خصوصيات اين بيماري عودهاي مکرر بعد از درمان مي باشد. در حدود 80 تا 90 درصد بيماران پس از قطع دارو، دچار عود بيماري مي شوند. لذا لازم است اين بيماران بدون هيچ گونه نگراني به مصرف داروهاي توصيه شده توسط پزشک ادامه دهند.

عدم درمان به موقع اين بيماري چه عوارضي دارد؟
عدم درمان به موقع ممکن است باعث شود که اين بيماران مبتلا به بيماري مري بارت شوند و متعاقب آن سرطان مري ايجاد شود، البته مصرف داروهاي عنوان شده به طور کامل از ابتلا به سرطان مري پيشگيري نمي کند. نکته مهم، تشخيص به موقع بيماري مي باشد که در صورت ايجاد علايم و شواهدي به سمت ابتلا به مري بارت يا سرطان مري، به موقع درمان مناسب شروع شود.

توصيه کلي شما به اين بيماران کدام است؟
در صورتي که اين بيماران علايمي همچون تهوع و استفراغ شديد، کم خوني، کاهش اشتها، کاهش وزن و گير کردن غذا در مري را مشاهده کردند حتماً بدون هيچ معطلي، جهت بررسي عوارض ريفلاکس و يا احتمالاً بيماري هاي ديگر که مي توانند علايم مشابه بيماري ريفلاکس ايجاد کنند، به پزشک مراجعه کنند.
اين بيماري، يک بيماري مهم مي باشد و بايد زود شناخته شود و از ساير بيماري هايي که ممکن است با اين بيماري تظاهرات مشترک داشته باشند، افتراق داده شود و بعد از اثبات اين بيماري، فرد تحت درمان مناسب قرار گيرد.

دکتر عليرضا خليليان- متخصص بيماري هاي داخلي و فوق تخصص گوارش و کبد

استاديار دانشگاه علوم پزشکي همدان


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 122
نویسنده : فائزه
شما درباره مرگ و لحظه‌ي جان دادن و... چه مي‌دانيد؟

 0  آيا تا کنون به لحظه‌اي که عزائيل به سراغتان مي‌آيد انديشيده‌ايد؟

 0  آيا تا بحال بالاي سر کسي که در حال جان دادن است، بوده‌ايد؟

 0  اصلا فکر مي‌کنيد عزرائيل چه جور موجودي است؟

نه! کامتان تلخ نشود ؛ لطفا Back نزنيد ؛ در اين چند خط نه مطلب ترسناک هست و نه حرفهاي دوست نداشتني و اعصاب خورد کن.

به سوالهاي بالا فکر کرديد؟ حالا مي‌خواهم تمام تصورهاي شما را نسبت به مردن؛ عزرائيل و آن دمِ آخر عوض کنم

بزرگي مي‌فرمودند من اصلا از مرگ نمي‌ترسم چون "مرگ، رفتن از اين اتاق به اتاق کناري است".

مي‌دانيد که عزرائيل هم يک فرشته است، ولي اشتباه نکنيد چه کسي گفته او فرشته‌ي عذاب است؟! نه! اصلا!؛ حضرت عزرائيل فرشته و بنده‌اي از بندگان خداست که هر وقت خداوند دستور فرمايد دست من و شما را مي‌گيرد و از اين اتاق به اتاق بغلي مي برد، البته دست روحمان را.

آيا تا کنون به لحظه اي که عزائيل به سراغتان مي آيد انديشيده ايد؟

اصلا فکر مي کنيد عزرائيل چه جور موجودي است؟


اما حالا با اين حرفها نبايد از اين سوي بام افتاد که خوب! پس بي‌خيال، مرگ هم که چيزي نبوده و... نه!؛ بايد به عرضتان برسانم که آن "اتاق بغلي" را خودتان بايد بسازيد البته نه فکر کنيد تنهاي نتها نه!؛ هستند کساني که کمکتان کنند فقط شما بخواهيد که آبادش کنيد، آن‌وقت زمين و زمان و... به خدمتتان خواهند آمد.

فکر نکنيد من اين حرفها را از خودم و براي دل خوشي شما مي‌گويم بلکه اينها جواب کسي است که از امام صادق عليه‌السلام همين سوال‌ها را پرسيده است

يک روز آقايي به نام سُدير به حضور امام صادق عليه السلام مي رود و سوالي در اين باره از امام مي‌پرسد و...، ادامه‌ي اين گفتگو را از زبان خود او بشنويد:

به حضرت ابا عبد الله، امام صادق –که سلام و درود خدا برو باد– گفتم : فدايتان شوم اي فرزند رسول خدا، آيا  "مؤمن" از قبض روح شدن اکراه دارد [و جان دادن برايش سخت است]؟

امام فرمودند: نه!، قسم به خدا که اين طور نيست. وقتي که فرشته‌ي مرگ براي گرفتن روحش مي‌آيد، در آن هنگام او بي‌تابي مي‌کند. فرشته به او مي گويد: "اي ولي خدا بي تابي نکن ؛ قسم به خداوندي که محمد را برگزيد من برايت از هر مادر مهرباني که بخواهد پيش تو آيد، نيکوتر و دلسوزترم؛ چشمهايت را باز کن و ببين..."

امام صادق مي گويد: [در اين هنگام] رسول خدا و امير مومنان و فاطمه ي زهرا و حسن و حسين و ديگر امامان _که درود و سلام خداوند برآنان باد_ برايش تمثّل مي يابند و به او گفته مي شود: "اينان رفيقانت، رسول خدا و امير مومنان و فاطمه و حسن و حسين و امامان هستند".

امام مي گويد: آن شخص چشمش را باز مي کند و نگاه مي‌کند.

آنگاه مناديي از سوي پروردگار روحش را صدا مي‌زند و مي‌گويد: "اي نفسِ آرام  يافته به محمد و خاندان او با رضايت به ولايت_ائمه_ و پسنديده شده با ثواب به سوي خدايت برگرد و در ميان بندگانم يعني محمد و خاندان او و در بهشتم درآي".

آنجاست که هيچ چيزي برايش دوست داشتني‌تر از خروج روحش و پيوستن به آن منادي نيست.

فرشته به او مي گويد: "اي ولي خدا بي تابي نکن ؛ قسم به خداوندي که محمد را برگزيد من برايت از هر مادر مهرباني که بخواهد پيش تو آيد، نيکوتر و دلسوزترم؛ چشمهايت را باز کن و ببين..."
به به من که وقتي اين مطلب زيبا را خواندم حس زيبايي برايم  دست داد اما آميخته‌ي به فکر و ترديد!

مي‌دانيد چرا؟ به کلمه‌ي مومن در ابتداي روايت توجه داشتيد؟ بله من ترديم در صدق اين کلمه بر خودم بود. و مي‌توان گفت همه نبايد خيالشان به ديداري اينگونه با آن فرشته مهربان، و رفتني آنچنان خوش‌باشد.

اما خوشا به حال "مؤمن"، چه زيبا هراسش به آرامشي لذيذ تبديل مي‌شود.

 


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 130
نویسنده : فائزه
گفتگوي با آقاي منصور بهرامي (روان شناس و عضو انجمن بين المللي تحليل رفتار متقابل)

از ديدگاه تحليل رفتار، ساختار جامعه مانند ساختار خانواده است و ساختار خانواده نيز شبيه ساختار فرد است. در نتيجه ساختار جامعه شبيه ساختار فرد است. جامعه اي كه شاد نيست، درست مانند انساني است كه شاد نيست. در خيلي از جوان ها مي بينيم درون شان كه يك حالت دوگانگي به وجود آمده است. يعني در بيرون لبخند نمي زنند اما به محض دور شدن از محيط، شروع به خنديدن مي كنند. متأسفانه، تفاوت رفتار فرد در محيط هاي مختلف مانند مدرسه، اجتماع و خانه آنقدر زياد است كه سبب تزلزل شخصيت او مي شود و نهايتاً اين تزلزل شخصيتي به جامعه نيز سرايت مي کند . ما براي اين كه در سطح جامعه ميزان شادي را بالا ببريم، بايد از افراد و خانواده ها شروع كنيم. اگر افراد و خانواده ها شاد باشند، نهايتاً جامعه ي شادي خواهيم داشت. آمار جالبي ، شادترين كشور دنيا را ، هندوستان نشان مي دهد. اين مسئله براي من غير قابل تصور بود. چون فكر مي كردم كه همه ي افراد در اين كشور مشكل مالي دارند. پس اين نشان مي دهد كه داشته ها عامل ايجاد و ابراز شادي نيستند، بلكه بودن ها هستند كه عامل شادي اند. افرادي كه با وجود مشكلات زياد، همچنان شادي هاي خود را ابراز مي كنند، كودك درونشان رهاست. در حقيقت ترمزهاي شادي در چنين جامعه اي وجود ندارد و هركسي شادي هاي مخصوص به خود را انجام مي دهد. تا هنگامي كه كودك درون شادي اش را ابراز كند، افراد دل زنده اند. دل مردگي ناشي از پنهان شدن كودك درون است. پس براي بالا بردن شادي در سطح جامعه، ابتدا بايد خانواده هاي شادي داشته باشيم. اگر ما زندگي را يك مثلث تصور كنيم كه يك ضلع فعاليت (كار) باشد، ضلع دوم آن تفريح باشد و ضلع ديگر ارتباطات، اگر ما بتوانيم به هر سه اين ابعاد به قدر كافي توجه كنيم، آنگاه اين مثلث زندگي به صورت متوازي الاضلاع خواهد بود، اين مساوي بودن نشان دهنده همان تعادلي است كه ما از آن سخن مي گوييم. 


از ديدگاه روان شناسي تأثيرات شادي بر روابط اجتماعي افراد چيست؟

انسان دو نوع نياز دارد: 1- نياز جسماني (بيولوژيكي) 2- نياز به توجه و نوازش (شادي).

اگر ما از انسان نياز به توجه و نوازش را بگيريم و به آن توجه نكنيم، خود به خود شادي را از او گرفته ايم و سبب ايجاد انزوا در او خواهيم شد. ارتباطات انساني (من خوب هستم، تو خوب هستي)، يك ارتباط متقابل است كه نوازش بي قيد و شرط به يكديگر مي دهيم. يعني من به كسي توجه كنم چون .....، اين توجه، توجهي شرطي است. ارتباطات نبايد شرطي باشد. ارتباطات بين انسان ها باعث مي شود ذخيره نوازشي افراد افزايش پيدا كند. و حتي مي تواند از اين ذخيره نوازش و شادي، در موقعيت هاي مختلف و حتي در هنگام تنهايي، استفاده كرد و احساس خوبي داشت. به صورتي ديگر نيز مي توان اين قضيه را بررسي كرد. افرادي كه رابطه اجتماعي با ديگران برقرار نمي كنند، انسان هايي افسرده و منزوي هستند. اما چرا آنها اينگونه اند؟ به اين خاطر كه در محيط اطراف خود شادي نديده اند. وقتي انسان شادي را درك نمي كند، خود به خود به سوي افسردگي كشيده مي شود.

شادي زبان بسيار نافذ و عالم گيري است (زباني كه به ابزار خاصي براي فهم آن نياز نداريم)، پس چرا صنعتي شدن جوامع باعث فراموش شدن و حبس شادي شده است؟

فرض را بر اين مي گذاريم كه من و شما زبان يكديگر را نمي دانيم، چرا كه كدهاي ارتباطي ما با يكديگر همخواني ندارد. پس كلام، براي برقراري ارتباط نمي تواند مؤثر باشد. حالا مي توانيم از زبان غير كلامي يا رفتاري استفاده كنيم. شروع مي كنيم به يك سري اشارات به يكديگر. اين اشارات هم ممكن است معاني متفاوتي براي هر كدام از ما داشته باشد. اگر من دست شما را فشار مي دهم، حتماً نمي خواهم بگويم، شما را دوست دارم، شايد مي خواهم به شما بگويم، آيا زور شما هم زياد است؟ در حقيقت ما در اينجا از طريق ارتباط احساسي با هم ارتباط برقرار مي كنيم. در تحليل رفتار 3 نوع ارتباط مي توانيم برقرار كنيم:

1 - ارتباط كلامي (شامل كلام و نوشتار) 2 - ارتباط رفتاري 3 - ارتباط احساسي. من براي ارتباط با يك نوجوان، ابتدا ارتباط كلامي برقرار مي كنم و اگر درك نكرد، شروع مي كنم به برقراري ارتباط رفتاري. ولي اگر بخواهم با يك نوزاد ارتباط برقرار كنم فقط مي توانم از طريق احساسي با او ارتباط برقرار كنم. در اينجا مي فهميم كه اين احساس در همه ما وجود دارد، اما اين لايه هاي ارزشي است كه مي آيد روي احساس قرار مي گيرد و آن را پنهان مي كند. اگر ما بتوانيم اين درك احساسي را حفظ كنيم و يا پرورش بدهيم، نياز به اين نداريم كه با هم به صورت كلامي ارتباط برقرار كنيم. اين درك احساسي همه آن ابراز هيجان ها (شادي، غم و ...) را شامل مي شود. با انقلاب صنعتي، عواملي به وجود آمد كه احساس، پنهان و در نتيجه شادي نيز حبس شد. در اينجا به دنبال بايدها و نبايدها (سنجيدن منطقي همه چيز) مي رويم، در نهايت، نمي توانيم احساس و بالتبع شادي داشته باشيم.

روزنامه ايران


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 151
نویسنده : فائزه
بي حوصلگي هنگامي روي ميدهد كه ما ديگر به اطرافيان، اشياء پيرامون خود و فعاليتهاي روزمره خود علاقه مند نبوده و از آنها لذت نميبريم. بي حوصلگي در واقع فقدان تنوع و انگيزش در زندگيست.

يكي از خصوصيات انسان تنوع طلبي و نياز به تغيير مداوم در شكل و نوع محركات بيروني ميباشد. سازگاري حسي سبب ميشود ما از فعاليتهاي تكراري به ستوه آييم. سازگاري حسي يعني: كاهش حساسيت حواس زماني كه در معرض مداوم يك عامل محرك ثابت و تغيير ناپذير قرار ميگيرند. مثلا پس از خريد يك تلفن همراه نو شوق و ذوق فراواني داريم اما پس از گذشت يكي دو ماه همان تلفن همراه برايمان تكراري و ملال آور ميشود.

همين عامل در روابط زن و مرد نيز مصداق دارد. افراد بسياري از اين مسئله شكايت ميكنند كه دوست  دختر و يا پسر محبوب آنها ديگر برايشان عادي و خسته كننده شده و هيجان و شور اوايل آشنايي در روابطشان رنگ باخته است. اما بايد آگاه بود كه تنوع طلبي يك ويژگي ذاتي انسانها بوده و ميبايست در برخي موارد آن را تحت كنترل درآورد و برايش محدوديت قائل شد. حتي اگر مردي  همسر زيبايي هم داشته باشد ممكن است به زنان ديگر مخفيانه نگاه كند و يا زل بزند حتي اگر آن زنان نازيبا و زشت باشند. چرا كه نزد آن مرد زيبايي همسرش ديگر تكراري و عادي گشته  و به عبارتي به چهره وي عادت كرده و بدنبال يك محرك بصري جديد ميگردد. اما همين مرد بايد مطلع باشد كه اين دور باطل هيچگاه به كمال خوشنودي منتهي نميگردد جايي كه ديگر چيزي دلش را نزند و برايش تكراري نگردد. (زني كه هيچگاه برايش تكراري و خسته كننده نشود).

بنابراين بايد براي برخي امور در  تنوع طلبي محدوديت قائل شويم و گرنه مجبور خواهيم شد هميشه بي حوصله و دلزده باقي بمانيم و طعم رضايت را نچشيم. يكي از نكات بسيار مهم در روابط اين ميباشد كه زن و مرد هر آنچه كه دارند را يك باره رو نكنند. يعني تمام مهارتها، خصوصيات اخلاقي و شخصيتي، آرزوها، اسرار، برنامه هاي آينده، هدفهاي بلند مدت و كوتاه مدت و غيره. چون زماني كه مثلا دختري از تمام راز و رمز، مهارتها و شيرين كاري هاي يك پسر آگاه شود ديگر چيزي باقي نميماند كه حس كنجكافي دختر را  نسبت به آن پسر برانگيزد و رابطه از هيجان و تب وتاب مي افتد. مانند فيلمي كه وقتي از ابتدا تا انتهاي آن را مشاهده ميكنيم ديگر بندرت پيش مي آيد كه بخواهيم مجددا نگاهش كنيم اما اگر همين فيلم  بصورت سريال نمايش داده شود هم هيجانش بيشتر ميشود و هم كنجكاوي بيننده براي سر درآوردن از ادامه داستان. اما اين بدين معنا هم نيست كه به طرف مقابلمان دروغ بگوييم و شخصيت اصلي خود را كتمان كنيم بلكه بايد به گونه اي پيش برويم كه در هر يك از ملاقات هايمان  يك سخن، مطلب، خبرو يا برنامه تازه در چنته داشته باشيم. خلاصه بايد پيش بيني ناپذير باشيم.

براي غلبه بر بي حوصلگي در زندگي از اين راهكارها سود بريد:

1-سعي كنيد  هر از چند گاهي در زندگي خود تغييراتي هر چند جزئي ايجاد كنيد.

2- بي كاري و فقدان فعاليت يك عامل مهم در ايجاد بي حوصلگي ست. دست به كار شويد با نشستن و به نقطه اي خيره شدن چيزي عوض نميشود. برخيزيد و به كاري مشغول شويد.

3- حس پوچي و اين باور كه زندگي، شغل و فعاليتهاي شما بي معني ميباشند ميتواند شما را تا مرز خود كشي پيش برد. شما نبايد زندگي خود را يك دايره بي پايان و هدف بدانيد. اين وظيفه خود شماست كه به زندگي خود معنا بخشيد.

4-هر روز يك چيز جديد ياد بگيريد و به علم خود بيفزاييد.

5- خود را به چالش بكشانيد. به فعاليتي دست بزنيد كه در شما استرس ملايمي ايجاد ميكند. مانند برد و باخت (در بازي، ورزش) و يا پذيرش ايده هاي جديد.

6- به ياد داشته باشيد كه هيچ چيز كسالت بار و خسته كننده نيست بلكه اين ذهن بي حوصله شماست كه همه چيز را كسل كننده ميبيند. بي حوصلگي يك امر نسبي و درونيست. افكار خود را تغيير دهيد تا احساسات شما نيز تغيير يابند.

7-حس كنجكاوي خود را بر انگيزيد.نسبت به پيرامون خون بي تفاوت نباشيد.سعي كنيد از همه چيز سر در بياوريد.البته به غير از مسائل شخصي ديگران.

8- خيالپردازي كنيد. خيالپردازي بيش از حد سبب دور افتادن شما از واقعيتها  و حقايق ميگردد اما از تخيل خود ميتوانيد در رفع بي حوصلگي كمك بگيريد. خيالپردازي كنيد و به آرزوهاي خود دست يابيد.

9- تكرار فعاليتهاي روزمره و يا از روي عادت بسيار خسته كننده است. بنابراين ديگر  ايده ها، گزينه ها واحتمالات  را  هم انتخاب كنيد. مثلا هر روز براي صبحانه چاي شيرين نخوريد، يك روز هم قهوه و يا شير بخوريد و يا هر روز سر يك ساعت فعاليت خاصي را انجام ندهيد. هراز گاهي طرز لباس پوشيدن و يا مدل موي خود را  تغيير دهيد .

10- هر بار سر قرار ملاقات يك دست لباس مشابه به تن نكنيد. و يا در كافي شاپ فقط ميلك شيك سفارش ندهيد. با يك هديه بدون مناسبت طرف مقابل خود را غافلگير كنيد.

11- با حسرت به دختران ديگر نگاه نكنيد مطمئن باشيد مردان بسياري نيز هستند كه با حسرت به دوست دختر كنار شما نگاه ميكنند و آرزوي داشتن وي را دارند.

12- تكراري نباشيد


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 141
نویسنده : فائزه
اگـر نـوجوانی هسـتید کـه روی صورتتان ماه گرفتگی، جای
زخم یا سوختگی وجود دارد یا صورتتان شکل خاصی دارد،
احتمالاً خوب می دانید که متفاوت به نظر رسیدن از دیگران
چقدر دشوار است. هربار که به آینـه مـي نگريد یا احساس
 مـی کنید کسی بـه سمـت شـما خـیـره شـده است، این
تـفـاوت بـه یـادتـان مـی آید. تـفاوت هـای بـزرگ در ظاهر به
خـاطــر جای سوختگی ها، نقص های مادرزادی، یـا سـایـر
بیماری هــا و اختلالات، میتواند منجر به پایین آمدن اعتماد
به نفس و تصـویر شـخص از بدن خود شود. تاثیر تصویر بدن
بـر روی اعتماد به نفـس در سنـیـن نـوجـوانـی بسیـار قـوی
است. گـرچـه داشتـن افـکار و احسـاسـات منفی به تفاوت
های ظاهری خود، کاملاً طبیعی است، اما پیدا کردن راهی
بـرای مثـبـت انـدیشـی بـرای ایجاد و ساخت تصـویـر بـدنـی
سالم و بالا رفتن عزت نفس شرط اساسی است.

عزت نفس چیست؟

عزت نفس به میزان علاقه مندی شما به خودتان و تقدیر و شناخت شما از شخصیت، کیفیات، مهارت ها و دستاوردهای فردی خود برمی گردد. مثل تصویر بدن، عزت نفس نیز می تواند بر پایه تصور شما از دید دیگران نسبت به شما استوار باشد. افرادی که عزت نفس پایینی دارند، با خودشان یا ظاهرشان احساس راحتی نمی کنند. مهم یا توانا انگاشتن خودشان برایشان سخت است. افرادیکه اعتماد به نفس بالایی دارند، درمورد خود و ظاهرشان رفتاری مثبت و مطمئن دارند و می توانند توانایی ها و ارزش های فردی خود را بشناسند.

چرا داشتن اعتماد به نفس اهمیت دارد؟

داشتن اعتماد به نفس برای همه افراد اهمیت زیادی دارد چون به شما کمک می کند دیدگاهی مثبت به زندگی داشته باشید و چه از درون و چه از بیرون، به خود ببالید. اکثر نوجوانانی که اعتماد به نفس بالایی دارند، زندگی برایشان لذت بخش تر است، بهتر می توانند با همسالان و بزرگسالان ارتباط برقرار کنند، برخورد با مشکلات و ناامیدی ها برای آنها آسانتر است و تا رسیدن به موفقیت کارهایشان را دنبال می کنند. این اعتماد به نفس است که به شما

  • جرات و جسارت برای امتحان کردن کارهای تازه
  • قدرت برای باور کردن خودتان
  • اعتماد برای داشتن انتخاب هایی سالمتر برای ذهن و جسمتان

می دهد.

با احترام رفـتـار کردن با خودتان و درک اینکه همه چیز شما شایسته توجه و مـراقبت است به شما کمک می کند رفتاری سالم نسبت به خودتان داشته باشید. ایجاد عزت نفس ممکن است زمان درازی طول بکشد و همیشه هم آسان نیست، اما دانستن اینکه شما قدرت بالا بردن اعتماد به نفستان را دارید، اولین قدم است.

تفاوت های ظاهری چطور بر اعتماد به نفس من تاثیر می گذارد؟

نگاه کردن به دیگران و مقایسه کردن خود با آنها بین نوجوانان کاملاً طبیعی است. برای مثال، شما ویژگی های صورتتان را با دیگران مقایسه می کنید: بینی، لب ها، چشم ها، و موهایتان. یک بخش طبیعی از داشتن تفاوت های ظاهری این است که خودتان را به اندازه دیگران جذاب ندانید. وقتی احساس می کنید جذابیتی ندارید یا تفاوت هایی با دیگران دارید، شما را از ملاقات کردن افراد تازه و امتحان کردن چیزهای جدیدی که ممکن است از آن لذت ببرید بازمی دارد. اگر بخواهید احساس بدی نسبت به تفاوت های ظاهری خود پیدا کنید، درمورد جنبه های دیگر خودتان نیز احساس بدی پیدا خواهید کرد.

واکنش دیگران به تفاوت های ظاهری من، چه تاثیری بر اعتماد به نفس من دارد؟

شما هم مثل خیلی از نوجوانان دیگر که دارای این تفاوت های ظاهری هستند، ممکن است با افرادی که به شما خیره نگاه می کنند، درمورد عیب ظاهریتان سؤال می کنند یا در مورد آن نظر می دهند، مشکل داشته باشید. هر فردی (چه نقص ظاهری داشته باشد یا نداشته باشد) اگر ببیند کسی به او خیره نگاه می کند، احساس بدی پیدا میکند. چنین موقعیت هایی برخورد و آشنایی با افراد جدید، پیدا کردن دوستان تازه، رفتن به تیم های ورزشی، یا حتی اتخاذ شغل را دشوار می کند. اگر بعد از هر رابطه اجتماعی احساس ناراحتی در مورد ظاهرتان به شما دست دهد، داشتن اعتماد به نفس کمی سخت می شود. اما باید بفهمید که با اعتماد به نفس قدرت پاسخگویی به سوالات و نظرات دیگران را نسبت به ظاهرتان پیدا می کنید و می توانید اجازه ندهید که حرف ها یا خیره شدن های دیگران عزت نفس شما ر ا پایین بیاورد.

وقتی مردم به من خیره می شوند یا در مورد ظاهرم سؤال می کنند، آیا باید به خودم بگیرم؟

خیلی راحت است که وقتی کسی به شما خیره می شود فکر کنید که به طرز منفی در مورد ظاهر شما قضاوت می کنند، اما در اکثر موارد آنها قصد قضاوت کردن در مورد شما را ندارند و فقط کمی کنجکاو هستند. خیلی از آنهایی که سؤال می کنند قصد پررویی ندارند و سؤالشان از روی توجه و نگرانی است. خیلی از آنهایی که شما را برای اولین دفعه می بینند فقط یک چیز را درمورد شما می دانند: ظاهرتان. اما شخصیت شما به ظاهرتان بستگی ندارد به همین دلیل نباید سؤالات یا نظرات یک غریبه را چندان جدی بگیرید چون آنها چیزی درمورد شما نمی دانند. وقتی کسی به شما خیره می شود یا درمورد ظاهرتان سؤال می کند، از آن باید به عنوان فرصتی برای بالا بردن آگاهی آنها درمورد تفاوت ظاهری خود استفاده کنید. خیلی از افراد آگاهی خیلی کمی از تفاوت های ظاهری دارند و تا به حال با کسی با آن شرایط برخورد نداشته اند. شما می توانید سوء تفاهمات را برطرف کنید.

وقتی کسی به من نگاه می کند، در مورد ظاهرم سؤال می کند یا نظر میدهد، چه واکنشی می توانم نشان دهم؟

نظر دادن یا خیره شدن دیگران برای شما دشوار خواهد بود اما اگر بدانید که در چنین موقعیت هایی چه بگویید و اعتماد به نفس داشته باشید، کنجکاوی دیگران چندان هم برایتان ناراحت کننده نخواهد بود. باید از قبل جوابتان را آماده کنید. ابتدا درمورد برخی سوالاتی که ممکن است از وضعیت ظاهریتان بپرسند فکر کنید. بعد پاسخ هایی کوتاه درمورد تفاوت ظاهریتان یا علت داشتن آن بنویسید. می توانید برای پیدا کردن آگاهی بیشتر با پزشک خود صحبت کنید.

چند نکته مهم:

  • با اعتماد به نفس و مطمئن صحبت کنید—به دیگران نشان دهید که هیچ دلیل برای خجالت کشیدن یا دست پاچه شدن ندارید.
  • سن فرد مقابل را در نظر بگیرید—برای مثال: اگر لب شکری هستید، شاید یک بچه کوچک معنای آن را متوجه نشود. باید بتوانید آن را طوری توضیح دهید که او متوجه شود.
  • با کلمات منفی وضعیتتان را توضیح ندهید—اگر از کلماتی مثل "زشت" یا "مسخره" درمورد ظاهرتان استفاده کنید، فقط بر افکار منفی دیگران صحه میگذارد و بالا بردن اعتماد به نفس را برایتان دشوارتر می کند.
  • فقط در حدی که راحت هستید درمورد وضعیتتان توضیح دهید—اگر جزئیاتی درمورد وضعیت ظاهریتان هست که دوست ندارید با افراد غریبه درمیان بگذارید خیلی راحت با گفتن "دوست ندارم بیشتر در این رابطه صحبت کنم" مکالمه تان را قطع کنید.

در زیر به چند نمونه از این تفاوت های ظاهری و طریقه واکنش شما نسبت به توجه اطرافیان اشاره می کنیم:

موقعیت 1#

در یک حادثه آتش سوزی بوده اید که جای سوختگی را روی صورت شما ایجاد کرده است. وقتی می خواهید وارد تیم ورزشی مدرسه شوید، مربی شما در شگفت است که آیا می توانید بدون هیچ محدودیتی در تیم بازی کنید یا نه.

واکنش شما

"جای سوختگی های روی صورتم تاثیری در توانایی من در این ورزش ندارد. من هنوز هم ورزشکاری قوی و توانا هستم."

موقعیت 2#

در خانه یکی از دوستان هستید و خواهر کوچک او که چهار پنج سال بیشتر ندارد، متوجه می شود که یک لکه قرمز روی صورت شماست (ماه گرفتگی مادرزادی) و می پرسد، "صورتت چه شده؟"

واکنش شما

لبخند بزنید و با ملایمت جواب بدهید، "صورت من با بقیه فرق دارد چون من طوری به دنیا آمده ام که باعث شده رنگ پوستن اینطوری شود. بعضی وقت ها بعضی چیزها باعث می شود که شکل صورت آدم عوض شود. مثل وقتیکه دستت را جایی می کوبی و دستت کبود می شود و رنگش آبی یا بنفش می شود."

موقعیت 3#

شما مبتلا به سندرمی هستید که باعث شده شکل صورتتان متفاوت با بقیه باشد. وقتی در اتوبوس هستید، نوجوانی که مقابلتان نشسته است به شما خیره نگاه می کند.

واکنش شما

شما هم به او نگاه کنید، لبخند بزنید و سلام کنید حتی می توانید از جملات ساده ای مثل "کلاهت چقدر قشنگ است" استفاده کنید.

یـادتان بـاشد شما جـز ظاهـرتـان خـیـلی چـیـزهای دیگری هم دارید. طـوری به دیـگران جـواب بـدهیــد و با آنها ارتباط برقرار کنـیـد تا بتوانند ویـژگـی هـای درونی شـما را هم ببـینند و بفهمند. برای نشـان دادن مهارت ها و استعدادهای درونی خود راهی پیــدا کنید. بـه آنها نشان بدهید که شما هم علایق و سرگرمی هایی برای خود داریــد و مــثل بقیه افراد از چیزی خوشتان یم آید و از چیز دیگری بدتان یم آید.

اگر کسی درمورد این نقص ظاهری از من سؤال کرد اما من دوست نداشتم به او جواب بدهم چه باید بکنم؟

اصلاً ایرادی ندارد. کنترل مکامله دست شماست و می توانید خیلی راحت به آنها بگویید که علاقه ای به جواب دادن ندارید. وقتی کسی در یک مکان عمومی یا در حضور افراد کنجکاو دیگر از شما سؤال می کند این احساس در شما بیشتر می شود. عوض کردن موضوع صحبت کمک می کند تا فرد مقابل متوجه شود که دوست ندارید پاسخ بدهید. اگر کسی به شما خیره شده است، خیلی راحت می توانید به جای دیگری نگاه کنید یا مسیرتان را عوض کنید.

اگر احساس ناراحتی کردم و از وضعیتم خسته شدم چه کاری می توانم انجام دهم؟

اگر از این وضعیت خسته شدید یا احساس ناراحتی کردید و اذیت شدید، بیرون بروید و قدم بزنید یا بدوید، به موسیقی گوش دهید، یا با کسی که دوست دارید فعالیتی را انجام دهید که دوست دارید. گاهی اوقات بیان کردن احساستان بیشتر از نگه داشتن آن در دلتان به شما کمک می کند. با یکی از دوستان نزدیک یا یکی از آشنایان که به او اعتماد دارید و می تواند از شما حمایت کند و دلگرمیتان بدهد درد و دل کنید. حرف زدن با نوجوانان دیگر که موقعتی مشابه شما دارند هم می توانند مفید باشد.

اگر اکثر اوقات احساس نـاراحتـی و دلسردی می کنید، و نمی توانید راهـی بـرای بـه دسـت آوردن احساسی بـهـتـر پـیـدا کـنـیـد، بــایـد با مشاوران روانشناس صحبت کنید. آنها میــتوانند به شما در این زمینه کمک کنند.

چطور می توانم با وجود این ظاهر، اعتماد به نفسم را بالا ببرم؟

از آنجا که این تفاوت ظاهری فقط قسمتی از ظاهر شماست، سعی کنید روی احساستان بر کل قسمت های بدنتان متمرکز شوید. راه های زیاد دیگری برای کمک به تقویت اعتماد به نفستان وجود دارد مثل پوشیدن لباسهای زیبا، کوتاه کردن موهایتان به یک مدل جدید، خوردن غذاهای مقوی و ورزش کردن. یکی از بهترین راه ها برای داشتن احساسی خوب نسبت به جسمتان این است که بدانید سلامت هستید. ممکن است نتوانید این ایراد ظاهری را بپوشانید اما این قدرت را دارید تا احساس و رفتاری مثبت نسبت به خودتان داشته باشید.

برای داشتن رفتاری مثبت به تفاوت ظاهری خود چه باید کرد؟

رفتار مثبت با تعریف یک هویت برای خودتان که بر مبنای ظاهر یا احساسات و تصورات منفی دیگران نباشد، ایجاد می شود. راهکارهای زیر می تواند برایتان مفید باشد:

  • تمرکز روی کارهای مثبتی که انجام می دهید و تمرکز بر روی ویژگی های عالی خود.
  • تمرکز بر تحصیلات خود. یاد گرفتن به شما این قدرت را می دهد تا تفاوتی در زندگی خود و دیگران ایجاد کنید.
  • شرکت کردن در انواع ورزش ها و فعالیت ها. این راهی بسیار عالی برای حفظ سلامت و تناسب اندامتان است که به تقویت تصویر بدنتان نیز کمک می کند.
  • پیدا کردن یک سرگرمی جدید یا یاد گرفتن نواختن یک ساز جدید. تا به حال دوست داشته اید که بتوانید گیتار بنوازید؟ شاید دوست داشته باشید شطرنج بازی کردن را یاد بگیرید. برای شناخت استعدادهای درونیتان وقت بذارید.
  • ایجاد هدف های تازه و رسیدن به آنها. داشتن هدف به شما احساس غرور میدهد و به شما برای مقابله با چالش های زندگی کمک میکند.
  • الهام بخش دیگران باشید. اگر برای برخورد با موقعیت های اجتماعی و تقویت اعتماد به نفستان راهکارهایی پیدا کرده اید، خیلی خوب است که این راهکارها را در اختیار دیگران قرار دهید.

داشتن تصویر بدنی سالم و اعتماد به نفسی بالا ممکـن اسـت کاری دشـوار بـاشد چـون مطـمـئن و راحت شدن با وضعیت ظاهریتان زمان می برد. همانطور که برای ارتقاء تصویر بدنتان تلاش میکنید، خویشتن پذیری را تجربه خواهید کرد و یـاد مـی گـیـرید کــه ویژگی ها و مهارت های خود را بشناسید.

منبع :مردمان

تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 148
نویسنده : فائزه
دلایـل زیـادی وجود دارد که ثابت می کـنـد دعـا مؤثر است.
بسیـاری از تحقیـقات عـلـمی صحــت این مطلب را نشـان
میدهند.

تحقیقی که در سال 1993 برروی 10،000 كارمند دولتی در
طول 26 سال انجام گرفت،نشان داد که افراد متدين بسیار
کـمتر از افـراد کافر، بـه خـــاطر مشکلات قلبی-عروقی جان
می سپارند. و در تحقیقی که در سال 1995 در يك کالج بر روی 250 نفر بعد از جراحی قلب باز انجام گرفت، اینطور نتیجه گیری شد که آندسته از افراد که ارتباطات مذهبی و حمایت اجتماعی داشته اند، 12 مرتبه کمتر از آنها که فاقد آن بوده اند، جان سپرده اند.

در تلاش برای درک افسردگی ناشی از بستری شدن در بیمارستان، محققان يك دانشگاه 1000 بیمار بستری شده در بیمارستان که عادت به انجام امور مذهبی از قبیل نماز و دعا داشته اند را از سال 1987 تا 1989 مورد بررسی قرار داده و دریافته اند که این افراد بسیار بهتر از دیگران با مشکلات سلامتی خود کنار می آیند.

يك مركز اخیراً هیئتی را برای تشخیص مزایا و فواید ادغام داروهای متعارف با درمان های رفتاری و تکنیک های تمدد اعصاب برای درمان فشارخون، تشکیل داده است. این گروه دریافتند که ترکیب این دو روش درمانی با یکدیگر، که نماز و دعا یکی از اجزاء مهم آن بود، می تواند باعث پایین آوردن سرعت تنفس ، ضربان قلب، و فشارخون فرد شود.

دانشگاه مکزیکو مشغول مطالعه بر روی قدرت دعا و نماز برای درمان افراد الکلی است. همچنین تحقیقی نیز درمورد دعا و درمان در دانشگاه باستیر در حال انجام است. مطمئناً دنبال کردن یک شیوه زندگی مذهبی و روحانی می تواند باعث بهبود و ارتقاء سلامتی شود. افراد دیندار و مذهبی معمولاً بسیار کمتر به دنبال خطراتی مثل سیگار، الکل و همبستر شدن با افراد ناشناس می روند. اما، درک عملکرد شفاعت و دعای دیگران برای افراد کافر و بی اعتقاد بسیار دشوار است.

در مهمترین و گسترده ترین تحقیقات مربوط به تاثیر شفاعت و دعا، متخصص قلب شناس، راندولف بیرد، روی 393 بیمار بستری شده در واحد مراقبت های بیماری کرونری قلب در بیمارستان عمومی سان فرانسیسکو، بررسی هایی انجام داده است. برای برخی از این بیماران توسط گروه های خانگی، دعا و نیایش هایی انجام شده، اما برای برخی این دعا و نیایش انجام نگرفت. کلیه مردان و زنان بیمار مورد مراقبت های پزشکی یکسان قرار گرفتند. در این تحقیق، نه پزشکان و پرستاران و نه خود بیماران نمی دانستند که دعا و نیایش برای کدامیک از بیماران انجام می شود.

نتایج این تحقیق بسیار چشمگیر بوده و موجب تعجب بسیاری متخصصین و دانشمندان قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که آندسته از بیمارانی که مراقبت های پزشکی آنان با دعا و نیایش برای سلامت آنها ادغام شده بود، نیاز به داروی کمتری داشته و تجهیزات تهویه به مدت زمان کمتری برای آنها استفاده شده و وضعیت سلامتی آنها نیز نسبت به سایر بیماران بسیار بهتر بوده است. بیمارانی که برای آنها دعا  و نیایش انجام گرفت:

  • بسیار کمتر از بیماران دیگر به آنتی بیوتیک احتیاج پیدا کردند (3 بیمار درمقابل 16 بیمار)
  • بسیار کمتر از بیماران دیگر به ورم و آماس ریوی مبتلا شدند—وضعیتی که در آن ریه به خاطر پمپاژ نادرس قلب، پر از مایع می شود) (6 بیمار درمقابل 18 بیمار)
  • بسیار کمتر از بیماران دیگر نیاز به فرو کردن لوله به درون گلو برای کمک به تنفس شدند (0 بیمار درمقابل 12 بیمار)
  • كمتر جان سپردند (اما تفاوت از روی آمار مشخص نبود).

حتی آزمایشات بسیار دیگری بر روی شرکت کننده های غیر انسان انجام گرفت. در تحقیقی که بر روی 131 آزمایش کنترل شده بر روی درمان های معنوی و مذهبی انجام گرفت، مشخص شد گندم هاییکه برای رشد آنها دعا شده بود، بلندتر شدند، مخمرهایی که برای آنها دعا شده بود، با تاثیرات سیانید مقابله کردند،  و .... لاری دوسی، پرآوازه ترین متخصص دعا و درمان در جهان می گوید، "من به این آزمایشات می بالم. چون این آزمایشات از انسانها تشکیل نشده است. شما می توانید صدها بار آنها را تکرار کنید. این می تواند بهترین دلیل و مدرک باشد که دعا می تواند دنیا را تغییر دهد."

لاری دوسی در کتاب "واژه های شفابخش" خود، با همکاری هیئت مؤسسه ملی سلامت در واشنگتن، 100 آزمایش که اکثر آنها در ادبیات راروانشناسی به چاپ رسیده است، درمورد تاثیرات دعا/تجسم فکری، مورد بررسی قرار داده است. بیش نیمی از این آزمایشات بر روی رویش و سبز شدن جوانه ها تا التیام زخم ها تاثیراتی را نشان داده است.

  • در چند آزمایش، داوطلبان تحریک یا تعویق رشد باکتری و قارچ را تجسم کرده و از فاصله ای 15 مایل دورتر، نتایج بسیار مثبتی را به دست آوردند.
  • در بنیاد علم ذهن در سن آنتونیو، تگزاس، محققان از 32 داوطلب نمونه خون گرفته، گلوبول های قرمز آنها را جدا کرده، نمونه ها را در اتاقی در آنطرف ساختمان قرار دادند. بعد محققان گلوبول های قرمز را در محلولی که باعث ورم و ترکیدن آنها می شد قرار دادند—روندی که دقیقاً قابل ارزیابی است. بعد محققان از داوطلبان خواستند تا برای حفظ برخی گلوبول های قرمز دعا کنند. برای کمک به تجسم سازی آنها، محققان تصاویری رنگی از این گلوبول های قرمز در اختیار داوطلبان قرار دادند. دعا و نیایش به طرز شگفت انگیزی روند ترکیدن این گلوبول ها را کند کرد.
  • در تحقیق دیگری که در همان بنیاد انجام گرفت، از داوطلبان در یک اتاق در یک طرف ساختمان، خواسته شد تا داوطلبان موجود در اتاقی دیگر در آنطرف ساختمان را تجسم سازی کنند تا آرامتر یا پرسروصدا تر شوند. نتایج تحقیق نشان داد که این تجسم سازی بر روی روحیه داوطلبان تاثیر بسزایی داشته است.

این تحقیقات و آزمایشات نشان داده است که دعا و نیایش می تواند شکل های مختلفی داشته باشد. نتایج نه تنها وقتی افراد برای پی آمدهای مشخص و آشکار دعا می کردند، بلکه برای زمانی که برای هیچ چیز مشخصی هم دعا می کردند، اتفاق افتاد.

یک رفتار ساده برای عادت دعا و نمازخوانی، حس نافذی از تقدس و یکدلی، نگرانی و دلسوزی برای موجود نیازمند، موقعیت را برای درمان و شفای آن موجود فراهم میکند.

آزمایشات همچنین نشان داده است که دعا و نیایش بر موارد زیر نیز تاثیرگذار بوده است:

  • فشارخون بالا
  • زخم و جراحت ها
  • حملات قلبی
  • سردرد
  • اضطراب

شرکت کننده های این آزمایشات عبارت بوده اند از:

  • آب
  • آنزیم ها
  • باکتری
  • قارچ
  • مخمر
  • گلوبول های قرمز خون
  • سلول های سرطانی
  • سلول های تنظیم کننده ضربان قلب
  • دانه ها
  • گیاهان
  • خزه و جلبک دریایی
  • حشرات
  • موش
  • جوجه

فرایندهایی که تحت تاثیر دعا و نیایش بوده اند عبارتند از:

  • فعالیت آنزیم ها
  • سرعت رشد گلوبول های سفید خون
  • تغییر و دگرگونی باکتری ها
  • رویش و جوانه زنی دانه ها و بذرهای مختلف
  • سرعت سلول ها تنظیم کننده ضربان قلب
  • سرعت بهبود و التیام زخم ها
  • اندازه تومرها و تیروئید
  • زمان لازم برای بیدار شدن از بیهوشی
  • تاثیرات مستقلی مثل فعالیت الکتروپوستی پوست، مقدار تحلیل و خونکافت گلوبول های قرمز و سطح هموگلوبین.

اینکه فردی که دعا می کند پیش کسی باشد که برای او دعا خوانده می شود یا نه، تاثیری در قدرت دعا ندارد. شما می توانید برای کسی که بسیار دور از شماست دعا کنید و نتیجه بگیرید.

هیچ چیز نمی تواند اثر دعا را متوقف کند. در یک تحقیق، موضوع تحقیق در قفسی گذاشته شده و اطراف آن با انواع و اقسان نیروهای الکترومگنتیک پوشیده شد، اما تاثیر دعا همچنان از آن عبور کرد.

باوجود شواهد و مدارک علمی، محققین دیگر تصدیق می کنند که دری کردن دعا از یک فرد بیمار کاری عاری از مسئولیت است. در کنفرانس بوستون که تحت پشتیبانی مدرسه پزشکی هاروارد بود، یکی از شرکت کننده ها پیش بینی کرد که فقط در 10 سال آینده، از بیماران نه تنها درمورد سابقه پزشکیشان، بلکه درمورد سیستم اعتقادی و مذهبیشان نیز سؤال می شود.

ایده شفابخشی از دور این روزها در حال بررسی است. دنیای کامپیوتر و اینترنت مملو از افرادی است که تقاضاهای خود را برای گروه های دعا و نیایش ارسال می کنند. آنها که به شفابخشی از دور اعتقاد دارند، دقیقاً نمی دانند که چطور عمل می کند، اما تئوری های بسیار زیادی در این رابطه وجود دارد. برخی می گویند، اینکار از طریق ارسال یک انرژی نافذ اما نامشخص به فرد نیازمند صورت می گیرد. دیگران، از جمله دوسِی ، می گویند علم فیزیک کوانتوم می تواند در این زمینه نقش داشته باشد.

در نبود اطلاعات موثق، این مسئله همچنان به صورت یک راز باقی خواهد ماند.

توضیح نوع دیگر دعا و نیایش، که در آن فرد بیمار برای درمان و بهبودی خود دعا می کند، از نظر علمی ساده تر است. باتوجه به فواید بارز مدیتیشن برای سلامتی—پایین آوردن فشارخون، کاهش مشکلات قلبی—چندان دشوار نیست که ببینیم دعا و نیایش، که کاملاً شبیه به مدیتیشن و تمدد اعصاب است، می تواند همان تاثیرات را تخفیف دهد.

طبق کونیگ از دانشگاه دوک، "وقتی دعا و نیایش باعث متعال و آرام شدن فرد شود، کورتیزول، اپینفرین و نوپینفرین—هورمون هایی که درغده آدرنال در واکنش به استرس ساخته می شود-- را بازمی دارد. این مواد شیمیایی جنگ یا گریز، در طول زمان میتواند باعث به خطر انداختن سیستم ایمنی بدن، و بالا بردن احتمال ابتلا به مشکلات و بیماری های مختلف از قبیل بیماری های قلبی، سکته، زخم های گوارشی، و اختلال التهاب روده شود. متخصصین بسیار عقیده دارند که با احساس آرامش، که می تواند از فردی به فرد دیگر منتقل شده یا در خود فرد ایجاد شود، سیستم دفاعی بدن فرد تقویت می شود. البته داستان کهن از انجیل و مذاهب شرقی، درمان را با ایمان مرتبط می دانند. از اینرو منطقی است که فرض کنیم چیزی مثل دعا و نیایش که حس آرامش و راحتی را ایجاد می کند می تواند در بهبودی بیماری شما نقش داشته باشد.

تحقیقات جدید علمی نشان می دهد که می توان از دعا بعنوان درمان جایگزین به جای مدیتیشن، ورزش، یا گیاهان طبی استفاده کرد. در تحقیقی که روی 91،000 نفر در مریلند انجام گرفت، نشان داده شد که افرادیکه به طور منظم به کلیسا می روند، تا %50 کمتر از آنها که به کلیسا نمی روند به خاطر بیماری های قلبی جان می سپارند و تا %53 کمتر اقدام به خودکشی می کنند. این افراد همچنین فشارخون پایین تری دارند.

بسیاری از پزشکان عقیده دارند که اگر آنها قبل و بعد از جراحی یا قبل از شروع یکسری دارو برای بیمار، همراه با بیمار خود دعا کنند، می تواند در بهبودی بیمار تاثیرگذار باشد. سی مدرسه پزشکی در امریکا، درس های تاثیر ایمان در پزشکی را ارائه می دهند.

دکتر متیو، پروفسور پزشکی در دانشگاه جورج تاون در واشنگتن عقیده دارد، "دعا بسیار مؤثر است. "دکتر متیو تحقیقاتی را ارائه می دهد که در آن مشخص شده افرادیکه دعا و نماز می خوانند، کمتر مریض و بیمار می شوند و سریعتر از جراحی و سایر بیماری ها بهبود می یابند و بهتر با مشکل و بیمای خود کنار می آیند."
منبع:مردمان


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 161
نویسنده : فائزه
وجود خداوند مسئله ای است که برای هزاران هزار سال متمادی، موضوع اصلی بحث اغلب کلاس های فلسفه و الهیات را به خود اختصاص داده است. بیشتر اوقات، بحثها حول محور مفروضات و تعریفات متفاوت می چرخند. فیلسوف هایی هستند که برای تمام طول عمر خود در مورد یک کلمه بحث می کنند، و در نهایت هم به جایی نمیرسند. از استاد فلسفه ای پرسیدند: "کلاست چطور پیش می رود؟"  او هم پاسخ داد: "زیاد خوب نیست چراکه زمان حاضر-غایب و خواندن لیست، دانش پژوهان معمولا بر سر وجود و یا عدم وجود خودشان با هم بحث می کنند."

افرادی که بیش از اندازه مشغول کارهای روزمره شده اند، ترجیح می دهند خودشان را درگیر چنین مسائلی نکنند. آنها تصور می کنند که چنین مباحثی تنها به بررسی های آکادمیک محدود می شوند، اما به هر حال فشارهای روزمره زندگی موجب می شوند که ما گاهی به سمت تصمیم گیریهای فیلسوفانه سوق داده شویم. اگر من از شما بخواهم که ثابت کنید در جیب خود 2000 تومان پول دارید، بدون هیچ تعللی، شما با نشان دادن این مبلغ، من را قانع می کنید. انسان ها حتی برای اثبات مفاهیم انتزاعی، باز هم از موارد عملی و عینی کمک می گیرند. به عنوان مثال اگر در مورد صداقت یک شخص از شما سوال کنم، به من چندین مقاله مختلف در مورد صداقت معرفی نمی کنید؛ بلکه مثال هایی را پیش رویم قرار می دهید که نشاندهنده درستکار بودن فرد مورد نظر باشند. تکنیک مناظره اکثر فیلسوفان بر پایه حذف هر گونه شواهد تکنولوژیک استوار می باشد.

هدف این مقاله ارائه مدرکی کاملا منطقی، عملی، و عینی برای اثبات وجود خداوند از منظر علمی می باشد. به این منظور ما چنین پیش فرض هایی را در نظر می گیریم: "بشر وجود دارد، حقیقت وجود دارد، خلقت بشریت حقیقت دارد." اگر شما به ماهیت وجودی خود نیز شک دارید، بنابراین با خواندن این مقاله به جایی نمی رسید و باید پاسخ سوال خود را در جای دیگری جستجو کنید.

آغاز (پیدایش)

اگر قبول کنیم که بشر وجود دارد، آنوقت تنها دو مقوله برای تشریح نحوه پیدایش او به ذهن می رسد: یکی اینکه "ازل" وجود داشته و پیدایش انسانها از جایی شروع شده است و دوم اینکه اصلا هیچ آغازی وجود نداشته است. در کتاب های آسمانی آمده: "در آغاز خداوند آسمانها و زمین را خلق کرد." گروه هایی که منکر وجود خداوند هستند، اغلب معتقدند که هیچ نقطه شروعی وجود نداشته. عقیده آنها این است که ماده همواره یا به صورت ماده و یا در فرم انرژی وجود داشته و تنها اتفاقی که می تواند رخ داده باشد، تغییر شکل ماده از یک فرم خاص به فرم دیگر بوده است ولی ماده/انرژی به هر حال همیشه وجود داشته اند. شعار برخی از انسان شناسان افراطی نیز این است که: " ماده ماهیت خود وجودی دارد و توسط کسی آفریده نشده است." ملحدین نیز همیشه با استناد به این بیانیه موجز، اظهارات خود را استدلال می کنند.

برای اینکه بفهمیم این نظریه تا چه حد می تواند صحت داشته باشد، باید ببنیم که شواهد علمی در این مورد چه می گویند. در شکل زیر، تصویر سمت چپ، نمایانگر قسمت ما از عالم هستی می باشد. هر یک از اجرام دایره ای شکل نیز نمایانگر یک کهکشان، درست مانند کهکشان راه شیری هستند. تمام این کهکشان ها در حال حرکت هستند و به طور مداوم جایگاه آنها نسبت به یکدیگر تغییر پیدا می کند. این حرکت از یک الگوی کاملا منحصر به فرد پیروی می کند. نتیجه آن این است که با سپری شدن هر یک روز، فاصله این کهکشان ها از یکدیگر بیشتر می شود. به عنوان مثال اگر ما 3 کهکشان داشته باشیم که در نقاط A ، B و C مستقر شده باشند، ( مانند نمودار سمت راست) و وضعیت آنها نیز درست مانند آنچه در شکل نمایش داده شده، باشد، فردا فاصله آنها از یکدیگر بیشتر می شود. به همین منوال پس فردا مثلث بزرگتری را مشاهده خواهیم کرد. ما در عالمی زندگی می کنیم که با گذشت هر یک روز، بزرگ و بزرگ و بزرگتر می شود. 

 

 

 

حال فرض کنیم که می توانستیم به گذشته بازگردیم! اگر امروز در یک موقعیت مشخص قرار داریم، پس طبیعی است که دیروز به هم نزدیکتر بودیم. دو روز قبل باز هم نزدیکتر بودیم. در نهایت فکر می کنید که تمام کهکشان ها کجا بودند؟ در یک نقطه! در آغاز! چیزی که داشمندان به آن "اتحاد و یگانگی" می گویند.

دومین اثبات در منابع انرژی که سوخت جهان را تامین می کنند، نهفته است. تصویر سمت راست نمایانگر خورشید است. مانند تمام ستاره های دیگر، خورشید نیز انرژی خود را از طریق فرایند هسته ای که با نام انفجار هسته ای مرسوم است، تولید می کند. در هر ثانیه خورشید 564 میلیون تن هیدروژن را به 560 میلیون تن هلیوم تبدیل می کند که در طی این فرآیند 4 میلیون تن ماده در قالب انرژی آزاد می شود. با توجه به این مقدار قابل توجه سوختی که خورشید برای تولید انرژی مصرف می کند، تنها 2% از کل هیدروژنی را که از آغاز داشته، مصرف کرده است. عملکرد چنین کوره های سوزانی تنها به خورشید محدود نمی شود. هر ستاره ای را که در آسمان مشاهده می کنید با عملکرد مشابه انرژی تولید می کند. در سراسر عالم هستی غریب به 25 کوانتینیوم ستاره وجود دارد، که هر کدام از آنها در حال تبدیل هیدروژن به هلیوم می باشند، که نتیجه آن کاهش هیدروژن در کل گیتی می باشد. فقط فکر کنید! اگر در همه جای عالم هیدروژن در حال مصرف باشد و این فرایند از ازل تا ابد همواره وجود می داشته، امکان دارد چه مقدار هیدروژن باقی بماند؟

 

 

 

 

تصور کنید که من بخواهم اتومبیلم را بدون هیج بنزینی ( سوخت ) برانم. همچنان که من به راه خود ادامه می دهم، ممکن است چه اتفاقی روی دهد؟ بله؛ سوخت ماشین تمام شده و از حرکت باز می ایستد. این قضیه در مورد خورشید و سایر ستارگان نیز صدق می کند. اگر جهان از قبل وجود می داشت، آنگاه ما باید خیلی پیش تر از این ها ذخیره هیدروژن خود را از دست می دادیم. این درحالی است که خورشید هنوز 98% از هیدروزن آغازین خودرا حفظ نموده. حقیقت اینجاست که هیدروژن یکی از مواد فراوان عالم است! به هر کجا در فضا که نگاه می کنیم قطر 21 سانتی متری هیدروژن را میبینیم. این ماده طیف وسیعی از فضا را به خود اختصاص داده است، و این امر میسر نخواهد بود، مگر اینکه همه چیز یک شروعی داشته باشند!

سومین راه برای محکوم کردن ملحدان ، با استناد به قانون سوم ترمودینامیک، قابل اثبات می باشد. در هر نظام بسته ای، اختلال و آشفتگی به وجود می آید. اگر اتومبیلی سال ها بدون هیچ گونه تعمیری کار کند، در آن بی نظمی به وجود می آید و این امکان وجود دارد که دیگر نتواند به راه خود ادامه دهد. کهنه شدن و فرسودگی یک مطابقت ساده با قانون دوم ترمودینامیک دارد. اجرامی که در فضا هستند نیز فرسوده می شوند. ستاره شناسان فرآیند سالخوردگی را با مرگ گرما می شناسند. اگر کیهان چیزی بود که: " همیشه بوده، یا تا ابد خواهد بود" همانطور که دکتر "مارل ساگان" نیز به آن اشاره داشته، آنگاه هیچ چیز نمی توانست برای بهبود، و یا برای تعمیر و مرمت به آن اضافه شود. حتی اگر جهانی بود که گسترش پیدا می کرد و بعد از هم فرو می پاشید و مجددا گسترش پیدا می کرد، به هر حال از بین می رفت به این دلیل که نور و گرمای خود را هر بار که بسط پیدا می کرد و می خواست دو مرتبه به جای اول باز گردد از دست می داد.

عقیده کافرین که اظهار می دارند ماده/انرژی ابدی است، به دلایل فیزیکی مردود اعلام می شود و از نظر علمی فقط اعتقاد دینی صحیح می باشد که مشتمل بر این امر است که شروعی برای خلقت وجود داشته.

علت (خالق)

حال که دانستیم خلقت شروعی داشته، با این مسئله مواجه می شویم که آیا علتی در بر داشته یا بی دلیل بوده؟ کتاب های آسمانی می گویند: "خداوند در آغاز آسمانها و زمین را خلق نمود." با این عبارت نه تنها متوجه می شویم که خلقت علتی داشته بلکه در می یابیم که دلیل آن "خداوند" بوده است. ملحدان به ما می گویند: "ماده همواره وجود داشته و خلق نشده". اگر ماده آغاز داشته اما هیچ علتی در ورای آن وجود نداشته تنها می توان به این نتیجه رسید که یک چیزی از هیچ چیز به وجود آمده. به این معنا که در یک فضای خالی، بدون هیچ قدرت، ماده، انرژی و هیچ گونه دانایی و ادراکی به وجود آمده. حتی اگر هم دلیلی داشته باشد که هنوز با علم امروزی نتوان آنرا اثبات کرد، باز هم از نظر منطقی و عینی این بیانیه قابل قبول نیست.

اگر بخواهیم این مسئله را قبول کنیم که امکان دارد چیزی از هیچ چیز به وجود آید آنوقت تمام قوانین علمی که مربوط به بقاء ماده و انرژی می شوند نیز زیر سوال می روند و اساسا باید گفت که علم شیمی باطل است. قانون بقاء تکانه ها نیز زیر سوال رفته و علم فیزیک ناصحیح می شود. تمام روابط الکترونیکی از بین می روند و علم الکترونیک مبطل خواهد شد. در چنین شرایطی دیگر نباید انتظار داشته باشید که تلویزیون خانگی تان کار کند!! تلویزیونتان کار نمی کند اما علت این نیست! برای قبول این امر که پیدایش ماده دارای هیچ گونه علتی نمی باشد، باید تمام قوانین و اصول دانش و علوم مختلف را دور ریخته و یک خط بطلان بزرگ بر روی همه آنها بکشیم. هیچ انسان منطقی، هیچ موقع چنین کاری را تنها برای حفظ جایگاه انکارانه خود در مورد خداوند، انجام نمی دهد.

عقیده ملحدان پیرامون این مطلب که ماده ازلی بوده، سهو محض می باشد. همچنین اعتقاد آنها در این مورد که گیتی بدون علت بوجود آمده و خودزا بوده نیز خیار تخلف وصف است. از سوی دیگر آیات کتب آسمانی که مبنی بر وجود ازل هستند، به طور جدی از طریق دلایل و مستندات علمی قابل حمایت می باشد.

طرح (هدفمندی)

اگر ما بدانیم که خلقت شروعی داشته و این شروع نیز دلیلی داشته یک سوال دیگر باقی می ماند - - علت آن چیست؟ کتب آسمانی نیز به ما می گویند که خداوند علت این آفرینش محسوب می شود. در ادامه می خوانیم که خداوند که خودش علت محسوب می شود این کار را با خرد، شعور، برنامه ریزی،  و برهان و منطق انجام داده است. همچنین در آیات مقدس می خوانیم که خداوند:

"در وجود تمام مخلوقاتش نهفته است"

از سوی دیگر ملحدین سعی می کنند ما را متقاعد کنند که ما زاده شانس هستیم و کاملا اتفاقی پا به عرصه حیات گذاشتیم. "جولین هاکسلی" معتقد است:

ما هم درست مانند برخی نیروهای غریب به وجود آمده یم،همان نیرویی که باعث می شود سنگ از بالا به پایین بیفتد،و یا نیرویی که باعث جزر و مد آب دریاها می شود. وجودما کاملا اتفاقی و تصادفی است؛ انسانها صرفا به وسیله یکسری حوادث مفید استثنایی طولانی مدت، توانسته اند بهجسمانیت برسند.

مقوله هدفنمد بودن خلقت را می توان با اتکا به روش های متفاوت اثبات نمود. برای برخی از افراد تنها نگاه کردن به یک نوزاد تازه تولد یافته، کافی است تا مقوله شانس و تصادف را حذف کنند. دانشمندان امرزوی نظیر "پول دیویس" و "فردریک هویل" و سایرین به شدت مخالف نظریه شانس در اثبات پدیده های طبیعی هستند. یکی از قوانین بنیادین دانش امروزی که در دهه هشتاد پا به عرصه پژوهش گذاشت نظریه "اصل پیدایش انسان می باشد." با استناد به این اصل، وجود هر گونه شانس و یا تصادف حتی در پیدایش کوچکترین ذرات و اتمها از نظر علمی غیر قابل قبول می باشد، چه برسد به پیدایش انسان. اگر شانس فاقد هرگونه ارزش و اعتباری باشد، ما مجبوریم که نظریه "هاکسلی" را رد کنیم و صرفا ایمان بیاوریم که وجود ما نشات گرفته از خلقت خدایی آگاه و دانا است


تاریخ : 27 فروردين 1395
بازدید : 145
نویسنده : فائزه
با توجه به ارتباطهای متفاوتی که باافراد مختلف داشته ام،
ایـن مــوضوع برایم کامـلاً روشن شـده کـه سـوء تـدبیرهـای
بسیار زیـادی در مـورد "استیل" وجــود دارد. استیل قیمت،
سن، و یا سایز نیست و بایـد توجه داشت که می توان آنرا
به راحتی آموزش دید.

استـیل از یـک سـو، آگـاهـی فـردی اسـت و از سـوی دیـگر
اعتـماد بـه نفـس. بـه عبارت دیگر می توان گفت که نوعی
نگرش است. مبین شخصیت و روحیه شماست. اظهار این
مـطــلب است که شما ارزش دیـده شـدن و تـوجه کـردن را
دارید. دانستن نقاط قوت و ضعف است تا توانایی هایتان را
برجسته تر نموده و کاستی ها را از میان بردارید. میان احساس خوب داشتن و ظاهری آراسته داشتن تفاوت های بسیار زیادی وجود دارد.

البته در مبحث استیل، طرز پوشش نیز از اهمیت بالایی برخوردار می باشد؛ اما استیل و مد را نباید با هم تلفیق کنیم. مد فقط به طرز پوشش ارتباط دارد، اما استیل ندرتاً به لباس پوشیدن ارتباط پیدا می کند. مد به لباس بستگی دارد و استیل به فردی که لباس ها را می پوشد.

استیل مظهر منحصر بفرد بودن هر انسانی است. بیانگر این موضوع است که همه ما با هم فرق داریم. مخالف این تصور واهی است که یک نوع اندام ایده آل وجود دارد که همه باید آنرا الگو قرار دهند. مخالف این امر است که تنها یک طرز لباس پوشیدن درست وجود دارد که برای همه خانم ها مناسب است. استیل همیشه قدرتمندانه میدرخشد چراکه اثبات می کند خلاقیت و ابتکار پایان ناپذیر است.

اسلوب مختلفی که در استیل های شخصی نمود پیدا می کنند منکر این امر هستند که "ایده آل" وجود دارد. استیل کار خود را انجام می دهد. استیل همواره موارد نو و غیر معمول را در خود نهفته دارد.

استیل مبتنی بر دموکراسی است. معتقد است که هر خانمی می تواند برای خود هویتی را خلق کند که منحصر بفرد باشد و سپس آنرا از طریق آرایش و لباس پوشیدن ابراز کند.

در عین حال نباید فراموش کرد که استیل بار اشرافی را نیز با خود به همراه دارد. میان افرادی که لباس هایشان را "انتخاب" می کنند و کسانی که فقط لباس می پوشند، تفاوت ایجاد می کند. به جهان اثبات می کند که پوشنده لباس حق انتخاب دارد و استیلش منحصر به خودش می باشد.

در استیل، هوش و ذکاوت نیز وجود دارد، چراکه نیازمند درک شخصی افراد از خودشان می باشد. استیل نیازمند ارتباط تنگاتنگ افراد با خودشان است در غیر اینصورت فرد نمی تواند کلیه زوایای وجودی خودش را در یک زمان به معرض ظهور بگذارد. موجودیت انسان ها آنقدر پیچیده است که سخت بتوان با هر نوع لباس پوشیدنی آنرا به نمایش گذاشت.

استیل خوش بین است. باعث می شود خوش بینی خود را به نمایش بگذارد. باور استیل بر این است که شما فرد صاحب سبکی هستید، جهان مکانی برای ابراز اسلوب متفاوت است، و زندگی ارزش آنرا دارد که برای ابراز سبک های خود در آن تلاش کنید.

بدون ریسک کردن، هیچ استیل خاصی بوجود نخواهد آمد. بدون کشف جنبه های نوی شخصیت خود، بدون کشف این مطلب که چه کاری به شما کمک می کند، و چه چیزهایی سبب شکست شما می شوند، نمی توانید حس داشتن استیل را در خود پرورش دهید. اگر بتوانید این قابلیت را در خود افزایش دهید، می تواند به عنوان پل پرتابی برای رشد شخصی شما به شمار رود.

برخی از افراد هستند که استیل را به دلیل ماهیت مادی گرایانه نقد می کنند، اما این افراد استیل را با مد اشتباه گرفته اند. مد نوعی دل مشغولی است که هر چند وقت یکبار تنها به خاطر تغییر ذائقه، عوض می شود تا علاقه مصرف کننده به خرید افزایش پیدا کند.

استیل از ناهنجاری ها و در هم ریختگی ها جلوگیری می کند. نوعی سازماندهی به بازهارهای شلوغ عرضه است. نوعی حق انتخاب که بیش از اندازه درگیر فشارهای خارجی مانند تبلیغات نشده باشد. استیل ای که با شخصیت شما سازگاری داشته باشد، و لازم نیست فصل به فصل تغییر پیدا کند. همچنین لزومی هم ندارد که برای همیشه مانند روز اول باقی بماند. همانطور که شخصیت شما در طول زمان تغیییر پیدا کرده و کامل می شود، استیل هم می تواند تکامل پیدا کند.

استیل واقعاً نوعی درک فردی است که با انتخاب فردی اعمال می شود – و این انتخاب فردی به آن موجودیت بخشیده و آنرا وارد جهان مادی می کند.    مردمان


به وبلاگ من خوش آمدید

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان فائزه98 و آدرس faeze98.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






RSS

Powered By
loxblog.Com